ژلیکو می‌داند این شوکای زرد کوچولو تنهاست و به مراقبت نیاز دارد. برای همین او را به قرارگاه می‌برد. یاد می‌گیرد به او شیر بدهد و بعد هم اسمش را «پیرگو» می‌گذارد. درست وقتی قرارگاه پارتیزان‌ها دستخوش حوادث جنگ است، داستان‌های پرماجرا و هیجان‌انگیز ژلیکو، پارتیزان کوچک، همراه پیرگو شروع می‌شود. ماجراهایی گاه خنده‌دار، گاه ترسناک...
سلام هوپا من در اینترنت وقتی جست و جو می کردم گفته بود از۹تا۱۵ ابان ماه در اصفهان نمایشگاه بین المللی برگزار می کنند ایا شما هم کتاب هاتون را به نمایشگاه می یارید؟
سلام با تشکر از زحمات و کتاب هایتان. چند سوال از شما داشتم.یکی چرا بازی ها و کتاب هایتان روز به روز گرون تر میشن مثلا من یک کتاب رو چند ما پیش خریده بودم ۱۳تومان الان ۱۷ تومانه؟ یک سوال دیگه من خواستم یک کتاب رو که هم نشر پرتقال و هم نشر افق چاپش کردند رو بخونم. میتونین یک سایت رو به من معرفی کنید که بتونم بپرسم ترجمه کدوم بهتره؟
سلام هوپاجون من به دوستم که ی نویسندست گفتم هوپا انتشارات عالیه و گفت ایا کتابایی که نوشته را چاپ می کنید چون خیلی دوست داره با شما همکاری کنه
پس اصفهان چرانمی یای؟؟ بابا من کلی وقته منتظرم
سلام ببخشید این کتاب برای چه سنی است و داستان این کتاب چیست
سلام این کتاب عالیه فقط ی سوال چرا تو اصفهان نمایشگاه نمیذارید ؟؟؟؟؟؟؟
این کتاب جنگی است ؟
کتابا خیلی خوبن! عالی!
کی می آید ؟؟؟
عالیه. این کتاب واقعا جذابه.. من نسخه اصلی اش را خوانده ام.
به نظر می اید کتاب قشنگی است 🙂🙂
