بکتاش نامهی عاشقانه رابعه را میخواند و تصویری را که از چهرهی خودش فرستاده، میبیند و بر او عاشق میشود. اما آشکار کردن این عشق دردسرآفرین خواهد بود! زیرا که بکتاش یک غلام بیشتر نیست و معشوقهاش دخترِ کعب است! خواهر والی بلخ! … عشقی ناپسند! … آیا برادر در برابر شور این عشق نرم میشود؟ «رودکی» در این میانه چه نقشی دارد؟ …
یکبار «عطار نیشابوری» ماجرای عشق رابعه و بکتاش را با افسانه درآمیخت و به نظم کشید و حالا امیر عباسیان آن را در قالب داستانی امروزی و روایتی دلنشین به نثر نوشت و بازآفرید.
این کتاب بی نظیره من ب هشخصه از کتاب های ایرانی خوشم نمی آمد و فثط ترجمه می خوندم وقتی بچه بودم کتابی که شخصیتش جغد بود رو از هوپا می خوندم و لذت می بردم . ولی بعد دیگه هیچی از هوپا نگرفتم تا اینکه توی پیجتون مجموعه ی عشق ها ی فراموش شده رو دیدم رابعه و بکتاش رو تو ی یه روز تموم کردم و تو ی یک روز هم پسر خورشید دختر ماه رو خوندم هم روشنک و سپهرداد البته متاسفانه گل و نوروز و ویس و رامین موجود نبود ولی بقیه رو خوندم و واقعا ازش لذت بردم خیلی عالی بود مرسی از هوپا و هوپایی ها