دوغدو هر چه فکر میکند یادش نمیآید قبلاً هم آن عصا را دست عزیز دیده باشد. غول چیزی نمیگوید. همینطور ایستاده و به نوک عصا خیره شده است. عزیز عصا را پایین میآورد و اینبار با صدای بلندتری میپرسد: «تو کی هستی؟ اینجا در خانهی من چه کار داری؟»
وای عالیه من آخرین جلد ش رو بهمن خریدم خیلی خوشم اومد خوندم و لذت بردم 😆 مرسی هوپا جون❤😘
عالیهههههه من ۱ و ۳ شو خوندم دیروز هم رفتم ۲ رو گرفتم و خوندم خیلی عالیه هرچی بگم کمه حتما بخونید بچه ها
کتاب خوبیه؟