مینا مانی‌قلم

مینا مانی‌قلم

نویسنده،  مترجم
من سال 1364 در تهران به دنیا آمدم. پدر و مادرم آن‌قدر شیفته‌ی زبان فرانسه بودند که من و خواهرم را برای درس خواندن به مدرسه‌ی ژاندارک فرستادند و من از کودکی با این زبان شیرین و دوست‌داشتنی آشنا شدم. هنوز هم آن سارافون‌های سورمه‌ای یک‌دست را که من و هم‌مدرسه‌ای‌هایم می‌پوشیدیم و آن نظم سختگیرانه و دست‌نخورده‌ی ژاندارکی را به یاد دارم، چیزی که باعث شده بود مدرسه‌مان شبیه دیرهای مذهبی باشد و ما شبیه راهبه‌ها. در دانشگاه هم همین زبان را دنبال کردم. نثر زیبای «شازده کوچولو» مرا با دنیای ادبیات کودک آشنا کرد. از هم‌کلاسی‌هایم که بعدها در کوچه‌باغ‌های دور و نزدیک این دنیا پراکنده شدند، خبر چندانی ندارم، ولی من خودم اینجا هستم. در کنار شما که کتاب‌های ترجمه‌شده‌ام را می‌خوانید و کتاب‌هایی که روی میز کارم گذاشته‌ام تا بعدها برایتان ترجمه کنم.
تا حالا کتاب‌های هنر برای خردسالان، شاهزاده‌ی بافنده، ستاره و مرد جوان، زهره و شن‌های آبی و شب‌به‌خیر آنوکی را ترجمه کرده‌ام و رمان‌های عشق دوردست و طالع نحس من و او، راجر گوزن شمالی و مجموعه‌کتاب‌های ماجراهای جادویی آقای ماژیکا را. کتاب ماجراهای آقای بولک که الان در دست شماست، آخرین ترجمه‌ی من است. من این کتاب را خیلی دوست دارم، شما چطور؟