تماشاخانه

وقتی خانه دیگر امن نیست...
نویسنده: آیدا حاتمی
تا به حال پیش آمده که ناگهان برق خانه برود و در
تاریکی، همه چیز ناآشنا و ترسناک به نظر برسد؟ حالا تصور کن اگر یک روز، نه فقط
برق، بلکه امنیت و آرامش خانهات برای همیشه خاموش شود. اگر مجبور شوی همه چیز را
پشتسرت بگذاری: اتاق مورد علاقهات، مدرسه، دوستان و حتی اسباببازیهایت… فقط
برای اینکه زنده بمانی.
این چیزی است که میلیونها کودک در دنیا تجربه کردهاند.
آنها پناهندهاند؛ کودکانی که نه به انتخاب خود، بلکه به اجبار جنگ یا خطر، از
خانهشان دور شدهاند.
در این وبلاگ، با زندگی این کودکان بیشتر آشنا میشویم،
احساساتشان را میخوانیم، مسیر سخت مهاجرتشان را دنبال میکنیم، و میفهمیم ما حتی
با کارهای کوچک چگونه میتوانیم همراه و همدلشان باشیم.
کودکان پناهنده چه کسانی هستند؟
تا حالا فکر کردهای اگر مجبور شوی خانهات را ترک
کنی چه احساسی خواهی داشت؟ نه به خاطر سفر یا مهمانی، بلکه چون جایی که در آن زندگی
میکنی دیگر امن نیست. اگر یک روز ناگهان بشنوی که باید وسایلت را جمع کنی و با
خانوادهات به کشور دیگری بروی، چه احساسی خواهی داشت؟ ترس؟ غصه؟ دلتنگی؟
این اتفاقی است که برای میلیونها کودک در سراسر
جهان افتاده است. به این کودکان، پناهنده میگویند.
پناهنده یعنی چه؟
پناهنده کسی است که به خاطر جنگ، خطر، یا مشکلات
بزرگ مجبور شده کشورش را ترک کند.
این آدمها دنبال یک چیز هستند: امنیت. امنیتی که دیگر
در خانه و شهرشان پیدا نمیشود.
گاهی پناهندهها با پای پیاده، با ماشین یا قایق از
کشور خود خارج میشوند. بعضی از آنها شبها در چادر میخوابند. بعضی ماهها مدرسه
نمیروند. و خیلی از آنها، بچههایی مثل تو هستند.
چند کودک پناهنده در دنیا وجود دارد؟
در سال ۲۰۲۴، بیش از ۱۳ میلیون کودک پناهنده در دنیا
زندگی میکردند. یعنی از هر سه پناهنده، یک نفر کودک بوده است.
بعضی از آنها هنوز پنج سالشان نشده، بعضی دیگر در
سن مدرسهاند، و خیلیها نوجوانانی هستند با رویاها و آرزوهایی بزرگ.
پناهندهها از کجا میآیند؟ کجا میروند؟
بیشتر کودکان پناهنده از کشورهایی مثل افغانستان،
سوریه، ونزوئلا و سودان جنوبی آمدهاند. و خیلی از آنها به کشورهایی مانند ایران،
ترکیه و اوگاندا پناه بردهاند. گاهی مجبور شدهاند بیش از هزار کیلومتر از خانهشان
دور شوند.
این یعنی چه؟ یعنی آنها از همه چیزهایی که میشناختند
فاصله گرفتهاند: دوستان، همسایهها، مدرسه، کوچه و حتی اسباببازیهایشان.
پناهنده بودن چه حسی دارد؟
زندگی پناهندهها آسان نیست. بسیاری از آنها احساس
دلتنگی، نگرانی یا ناراحتی دارند.
بر اساس آمار، از هر چهار کودک پناهنده، یک نفر
استرس شدید دارد. از هر هفت نفر، یک نفر افسرده است. و از هر شش نفر، یک نفر دچار
اضطراب است.
اما در دل این سختیها، هنوز چیزهای خوبی هم وجود
دارد:
امید، دوستی، و انسانهایی که میخواهند به آنها
کمک کنند.
تو چه کاری میتوانی انجام بدهی؟
شاید تو نتوانی جنگها را متوقف کنی یا خانهای برای
پناهندهها بسازی، اما یک کار مهم از دستت برمیآید: گوش دادن.
میتوانی داستانهایشان را بخوانی.
میتوانی دربارهشان بیشتر بدانی.
و اگر روزی در مدرسه یا محلهات یک کودک پناهنده دیدی،
میتوانی با لبخند و مهربانی از او استقبال کنی.
پیشنهاد کتاب از هوپا
اگر دوست داری بیشتر دربارهی زندگی کودکان پناهنده
بدانی، هوپا این کتابها را به تو پیشنهاد میکند. این داستانها گاهی پر از ماجرا
هستند، گاهی احساسی، گاهی خندهدار… اما همهشان به تو کمک میکنند پناهنده و
مهاجر بودن را بهتر بفهمی.
اردوگاه سهکلهگاو: داستانی طنز و خیالی دربارهی زندگی در اردوگاه پناهندگان
کاپابلانکا، بادکنک شطرنجباز: ماجرای دوستی، شجاعت و مهاجرت
پوملو فیلفیلسوف ۶: قصهای متفاوت و پر از تخیل دربارهی کوچ کردن
1493 کیلومتر دور از خانه: داستانی واقعی و تأثیرگذار از سفری طولانی و پرخطر
دنیا جای بهتری میشود اگر داستان یکدیگر را بشنویم.
