تماشاخانه

ده موضوع شگفتانگیز برای نوشتن یک وبلاگ خلاقانه
نویسنده: دکتر پاتریشیا فیوریلو
تلخیص و ترجمه: آیدا حاتمی
منبع: https://kidslearntoblog.com/
تا حالا هوس نوشتن سراغتان آمده؟ یکی از بهترین و آسانترین
راهها برای شروع نوشتن وبلاگنویسی است؛ یک وبلاگ معرکه که کلی برایت خواننده میآورد
و میتواند اولین گامهای جدی برای نوشتن، برای نویسنده شدن و کشف استعدادهایت
باشد. اما وبلاگنویسی یک شاه کلید دارد، آن هم پیدا کردن یک ایده و چهارچوب برای
وبلاگ است. اغلب ما نوجوانها موقع نوشتن
افکار و احساساتمان جهتگیری مشخصی نداریم، بنابراین داشتن چند موضوع مفید میتواند
الهامبخش و محرک خلاقیتمان باشد.
اینجا فهرستی از ده موضوع جذاب و هیجانانگیز برای وبلاگنویسی
را به شما پیشنهاد کردهایم که میتواند یک راهنمای حسابی برای وبلاگنویسی حرفهای
باشد. این موضوعات در آزمونهای استاندارد جهانی انگلیسی به عنوان موضوع انشانویسی
تایید شدهاند.
پس دستبهکار شو، در بسترهای رایگانی مثل بلاگفا یا وردپرس
برای خودت وبلاگی دستوپا کن و داستانت خودت را بساز!
این موضوعات میتوانند چهارچوب کلی وبلاگت باشند:
از سرگرمی مورد علاقهات بنویس:
صحبت کردن دربارهی کارهایی که دوست داریم، همیشه میتواند تجربهی
خوبی باشد. این کار معمولاً کمک میکند تا بیشتر با علاقهمندیهای خودمان آشنا شویم،
بهجای اینکه فقط به چیزهایی فکر کنیم که دوستشان نداریم. وقتی با خودمان صادق باشیم،
تمرکز روی جنبههای مثبت زندگی باعث میشود احساس بهتری داشته باشیم و مسیرمان را واضحتر
ببینیم. و البته در وبلاگمان از این علاقمندیها برای دیگران بنویسم.
از تعطیلات رؤیاییات بنویس:
تا به حال به این فکر کردهای که تعطیلات رؤیاییات چه شکلی
است؟ شاید بخواهی به یک جزیرهی آرام سفر کنی، یا دلت بخواهد در دل یک شهر شلوغ و تاریخی
قدم بزنی. این موضوع میتواند ساده و شخصی باشد، یا حتی تبدیل به یک تحقیق جذاب درباره
یک نقطهی ناشناخته در جهان بشود.
خیلی از نوجوانها فقط
به یک کشور یا منطقه خاص فکر میکنند، در حالی که دنیا پر از مکانهایی است که شاید
هنوز هیچوقت به آنها فکر نکردهای. خودت را به چالش بکش؛ یک جای متفاوت در دنیا انتخاب
کن، جایی که واقعاً مشتاق دیدنش هستی، و بعد دربارهاش بنویس. میتوانی به چیزهایی
مثل فرهنگ آنجا، طبیعت، غذا، مردم و حتی زبان آن کشور هم فکر کنی. شاید همین نوشته
تبدیل شود به اولین قدم در مسیر یک سفر واقعی!
دربارهی دوستی واقعی بنویس:
تا به حال به این فکر کردهای که چه چیزی باعث میشود یک نفر
برایت «دوست واقعی» باشد؟ شاید صداقت او را تحسین میکنی، یا اینکه وقتهایی که ناراحتی،
کنارت میماند. شاید دوستت کسی است که با او میخندی، رازهایت را به او میگویی و هیچوقت
احساس تنهایی نمیکنی.
نوشتن دربارهی این موضوع، فقط دربارهی یک دوست خاص نیست؛ بلکه
به تو کمک میکند تا بفهمی واقعاً چه ویژگیهایی برایت مهماند. وقتی این ویژگیها
را شناختی، راحتتر میتوانی آنها را در شخصیتهای کتابها، فیلمها یا حتی آدمهای
تأثیرگذار تاریخ هم پیدا کنی. این یعنی داری مهارت دیدن چیزهای ارزشمند را در اطراف
خودت تقویت میکنی و البته به خوانندههای وبلاگت هم یادشان میدهی!
دربارهی ثروت بنویس؛ اگر ده میلیارد پول داشتی...
تصور کن هیچ نگرانی مالی نداری و میتوانی هر کاری را که دوست
داری انجام دهی. حالا به این فکر کن: چه کاری واقعاً تو را خوشحال میکند؟ چه چیزی
هست که وقتی انجامش میدهی، گذر زمان را فراموش میکنی و با تمام وجود در آن غرق میشوی؟
این سؤال به تو کمک میکند بدون در نظر گرفتن پول، فقط به علاقهها و رویاهایت فکر
کنی. وقتی پول دیگر دغدغه نیست، تصمیمها بیشتر از دل میآیند، نه از حساب و کتاب.
پاسخ دادن به این سؤال میتواند شروعی باشد برای شناخت مسیر
شغلی آیندهات؛ مسیری که بهجای اجبار، بر پایهی اشتیاق، خلاقیت و هدف بنا شده است.
شاید بخواهی نویسنده شوی، یا دانشمند، یا کسی که در طبیعت کار میکند یا به دیگران
کمک میکند. بنویس و از خیالپردازی نترس؛ چون گاهی رویاها همان چیزهایی هستند که مسیر
واقعی زندگیمان را میسازند.
اگر میتوانستی با یک شخصیت مشهور ملاقات کنی...
این سؤال شاید ساده به نظر برسد، اما جوابش میتواند خیلی چیزها
دربارهی تو بگوید. هر کسی در دورهای از زندگیاش شخصیتهایی را تحسین میکند؛ گاهی
هنرمند، گاهی دانشمند، قهرمان ورزشی یا حتی یک نویسنده.
جالب اینجاست که این انتخاب در طول زمان تغییر میکند. شاید
حالا دلت بخواهد با یک مخترع دیدار کنی، اما چند سال بعد، دنبال گفتوگو با یک نویسنده
یا فعال اجتماعی باشی.
نوشتن دربارهی این موضوع میتواند کمکت کند بفهمی چه چیزهایی
برایت مهماند و چه کسی الهامبخش توست. حتی میتوانی هر سال دوباره به این سؤال جواب
بدهی و ببینی چطور سلیقهها و آرزوهایت تغییر کردهاند.
حالا فکر کن: اگر فقط یک فرصت داشتی تا با یک فرد مشهور روبهرو
شوی، چه کسی را انتخاب میکردی؟ و دوست داشتی از او چه چیزی بپرسی؟
کدام کاراکتر سینمایی آینهی توست؟
شاید در نگاه اول این یک سؤال سرگرمکننده به نظر برسد، اما
در واقع میتواند چیزهای زیادی دربارهی خودت به تو یاد بدهد.
فکر کن: در کدام شخصیت فیلم، رفتارها، باورها یا احساساتی را
دیدهای که انگار از درون تو برگرفته شدهاند؟ شاید شخصیتی خجالتی اما شجاع، یا کسی
که کنجکاو، ماجراجو، مهربان یا حتی کمی شیطنتآمیز است.
پاسخ دادن به این سؤال به تو کمک میکند بهتر بفهمی چه ویژگیهایی
را در خودت دوست داری یا دوست داری داشته باشی. شاید حتی باعث شود به چیزهایی فکر کنی
که تا حالا به آنها توجه نکرده بودی؛ مثل اینکه چهچیزی برایت مهم است، یا دوست داری
در آینده چه کسی باشی.
حالا وقت آن است که از خودت بپرسی: کدام شخصیت فیلم بیش از بقیه
به تو شباهت دارد؟ و چرا؟
قهرمان تو کیست؟
در دنیای امروز که پر از خبرها، تصویرها و آدمهای مختلف است،
پیدا کردن یک الگوی واقعی کار آسانی نیست. خیلیها ظاهر قهرمانانه دارند، اما همهشان
واقعاً قهرمان نیستند.
این سؤال کمکت میکند فکر کنی چه کسی را واقعاً تحسین میکنی و چرا. شاید
قهرمانت یک شخصیت تاریخی باشد، یا کسی از خانوادهات، یا حتی یک شخصیت خیالی که همیشه
الهامبخش تو بوده. قهرمانها فقط کسانی نیستند که کارهای بزرگ و معروف انجام دادهاند؛
گاهی کسی که در سکوت و سادگی، مهربانی، شجاعت یا پایداری نشان میدهد، بیشتر از هزار
ستاره میدرخشد. وقتی دربارهی قهرمان زندگیات فکر میکنی، درواقع داری به ارزشهایی
فکر میکنی که برایت مهماند. چیزهایی مثل عدالت، دوستی، صداقت، امید یا قدرتِ ایستادن در
برابر سختیها.
حالا نوبت توست: قهرمان تو کیست؟ و چرا؟
بزرگترین مشکل دنیا چیست و تو چه راهحلی برایش داری؟
شاید این سؤال در نگاه اول کمی بزرگ و سخت به نظر برسد. اما
همین که شروع کنی به فکر کردن دربارهاش، یعنی قدمی بزرگ برداشتهای؛ قدمی برای شناخت
بهتر دنیا و نقشی که تو میتوانی در آن داشته باشی.
هر کسی ممکن است پاسخ متفاوتی داشته باشد. برای بعضیها فقر،
جنگ، یا آلودگی محیطزیست بزرگترین مشکل است. برای بعضی دیگر، بیعدالتی، تبعیض، یا
بیتفاوتی مردم نسبت به دردهای همدیگر.
نوشتن دربارهی این موضوع کمکت میکند بفهمی چه چیزی واقعاً
برایت اهمیت دارد و مهمتر از آن، میتواند جرقهای باشد برای فکر کردن به راهحلها.
حتی اگر راهحل تو کوچک به نظر برسد، فراموش نکن که بیشتر حرکتهای بزرگ دنیا از دل
آرزوها و تلاشهای جوانان شکل گرفتهاند.
اگر رئیسجمهور بودی، کدام قانون را تغییر میدادی؟
خیلی از نوجوانان دوست دارند حس تأثیرگذاری و قدرت داشته باشند.
این سؤال به تو فرصت میدهد تا دربارهی قوانینی که در جامعه وجود دارد فکر کنی؛ قوانینی
که شاید به نظرت ناعادلانه یا ناکافی باشند و نیاز به تغییر داشته باشند. علاوه بر
این، میتوانی قوانین یا راهکارهای جدیدی پیشنهاد دهی که به بهبود زندگی مردم کمک کند
و مشکلاتی را حل کند که برایت مهم هستند. این تمرین به تو کمک میکند توانایی تفکر
انتقادی و خلاقانهات را تقویت کنی و تصویری از جامعهای بسازی که دوست داری در آن
زندگی کنی.
حالا فکر کن: اگر قدرت داشتی، چه قانونی را تغییر میدادی؟ و
چه قانون جدیدی را برای بهتر شدن زندگی مردم وضع میکردی؟
بیست سال دیگر خودت را در حال انجام چه کاری میبینی؟
برای بیشتر نوجوانان، فکر کردن به آینده چندان آسان نیست، چون هنوز حتی بیست
سال از عمرشان نگذشته است. بیست سال ممکن است خیلی طولانی به نظر برسد، اما همین سؤال
کمک میکند تا به آینده زندگیات فکر کنی و تصویری روشنتر از آن بسازی.
وقتی به این موضوع فکر میکنی، شاید بفهمی چه چیزهایی برایت اهمیت دارند و
دوست داری در زندگیات دنبال کنی. ممکن است به شغل، خانواده، تحصیلات یا حتی سبک زندگی
فکر کنی. این تمرین به تو کمک میکند دید بلندمدت داشته باشی و برای رسیدن به آرزوهایت
برنامهریزی کنی.
حالا تو بگو: بیست سال دیگر خودت را در چه حال و انجام چه کاری میبینی؟
